در بازی Gnomzy ماجرا مربوط به شبح کوچکی است که روزی در اتاق زیر شیروانی خود کتابی جادویی و مرموز پیدا می کند. در آن دعایی قدیمی را مشاهده می کند که نظر خواننده کتاب را به جنگلی جادویی جلب می کند. نامزی تصمیم می گیرد که از ماجرا سر در آورده و رمز موجود در کتاب را کشف کند. پس به راه افتاده و از لابه لای بوته های قدیمی و الوارهای کلفت و مسیرهای ترسناک گذشته و با هدف گشودن رمز مورد نظر به جنگل می رسد. اما ناگهان صحنه وحشتناکی می بیند. جادوگر سیاه دشمن قدیمی و سنتی اشباح مجدداً بیدار شده و دار و دسته بدسگال و بد طینت خود را برای نابودی اشباح جمع کرده است. در این لحظه نامزی برای رهایی از این مخمصه تصمیم می گیرد داستان نبرد پدر بزرگش با این گروه را از کتاب جادویی در بیاورد تا نحوه خنثی کردن حملات این جادوگر قدرتمند را یاد بگیرد. در ادامه نامزی می فهمد که تمام قدرت جادوگر سیاه به ماده ای است که در درون کریستال های سیاه موجود است. پس تصمیم می گیرد که زیرکانه آن کریستال ها را پیدا کرده و یک یکی از بین ببرد تا از شر این جادوگر خون خوار خلاص شده و مردم شهر خود را نیز از حملات این موجودات نجات دهد...
