پی سی دانلود - اکشن

همواره با وجود بازی های بزرگ در ژانرهای جذابی مثل نقش آفرینی، اکشن، ماجرایی و مسابقه ای، بیشتر بازیکنان به سمت بازی های موجود در این ژانرها جذب می شوند و شرکت های بزرگ بازی سازی هم با توجه به این موضوع و با سنجش گرایش بازار، اقدام به تولید بازی هایی می کنند که در گستره این ژانرها قرار داشته باشد. در این بین ژانرهایی مثل پازل در سایه ژانرهای پرطرفدارتر قرار می گیرند و معمولا بازی های ساخته شده در این ژانرها، کیفیتی مشابه با ژانرهای پرطرفدارتر ندارند و مطمئنا با استقبال کمتری رو به رو می شوند. اما The Talos Principle که یک بازی معمایی و جورچینی (Puzzle) با زاویه دید اول شخص است، نه تنها توانسته است خود را از زیر سایه بازی های ژانرهای اکشن و یا نقش آفرینی بیرون کشد، بلکه نام خود را به عنوان یکی از بهترین و خوش ساخت ترین بازی های سال 2014 میلادی ثبت نموده است. در این بازی علاوه بر معماها و جورچین های معمول و چالش برانگیز، معماهای علمی تخیلی و معماهایی در مورد فلسفه وجود دارند که واقعا ذهن بازیکن را درگیر می کنند و او را به فکر فرو می برند.
این بازی معمایی توانسته است نمره های بسیار خوبی از سایت های نقد بازی ها دریافت کند و در نمایشگاه E3 سال 2014، به عنوان یکی از بهترین بازی ها شناخته شد.

Life Is Strange یک بازی سریالی است که در یک فصل پنج قسمتی منتشر خواهد شد. این بازی ماجرایی تحسین شده، دارای داستانی قوی، درگیر کننده، احساسی و زیبا است که به خوبی روایت می شود. البته داستان بازی با توجه به تصمیمات بازیکن و عواقب آن ها در بازی به شکل های مختلفی قابل روایت شدن است و در حقیقت بازیکن راوی داستان است. یکی از نکات مورد انتظار در بازی های ماجرایی که روایت آن ها بر عهده بازیکن است این است که بتوانید با تصمیم هایتان حال و آینده را دستخوش تغییر کنید؛ اما چیزی که Life Is Strange، را تبدیل به یک بازی ماجرایی خاص می کند این است که در این بازی شخصیت اصلی توانایی بازگشت به گذشته را دارد و می تواند بر روی گذشته هم تاثیر گذارد!

Color Guardians یک بازی پر جنب و جوش و سریع است که از چپ به راست به تصویر کشیده می شود. این بازی هم مثل بازی های قدیمی با پیشرفت در بازی تدریجا سخت تر می شود و سرعت شما را در انجام واکنش ها و تصمیم گیری برای حرکت ها به چالش می کشد. جمع آوری اشیاء و انتخاب میان رنگ های مختلف به خودی خود، سرعت واکنش بالایی می طلبد؛ حال جلوگیری از اصابت به موانع را هم به آن ها اضافه کنید تا متوجه شوید که به چه سرعت واکنش بالایی برای پشت سر گذاشتن مراحل نیازمند خواهید بود!
موجودی شرور به نام کروگما، رنگ ها را از دنیای رنگین ترا به سرقت برده است و آن را به دنیایی کسل کننده، غمگین و تاریک تبدیل کرده است. تنها موجودات اندکی که به محافظین رنگ مشهورند می توانند نظم و زیبایی را به این دنیای غم زده بازگردانند!

گورومین یک بازی اکشن و نقش آفرینی است که با گرافیک کارتونی و خاصش شما را به گذشته می برد و به یاد دوران خوب کارتون های ژاپنی قدیمی می اندازد. موجودات، داستان و دنیای خیالی بازی هم کاملا از این موضوع پیروی می کنند و باعث می شوند که شما خود را در یک کارتون احساس کنید که نقش اول آن هم کسی نیست جز خودتان!
در این بازی شما در نقش پرین بازی می کنید. دختری مو هویجی که دارای اراده قدرتمندی است و برای این که بتواند با پدربزرگش زندگی کند به یک دهکده کوچک سفر می کند. او پس از سرکشی به اطراف خانه پدربزرگش متوجه می شود که یک سرزمین نامرئی در پشت خانه وجود دارد و متوجه می شود که این مکان روستای هیولاهاست! روستایی که هم هیولاهای خوب و دوست داشتنی دارد و هم هیولاهایی موسوم به فانتوم که می خواهند هیولاهای خوب را نابود کنند. به زودی پرین در رابطه با این دو قبیله قرار می گیرد و ...

معمولا هنگامی که در قسمت ژانر بازی ها به واژه ترکیبی نقش آفرینی برمی خوریم به یاد مجموعه بازی های بزرگ و موفقی چون ویچر(The Witcher)، دوران اژدهایان (Dragon age) و یا ،کتیبه های کهن (Elder Scrolls) می افتیم و انتظار داریم، ویژگی هایی را که در بازی های مذکور به یک استاندارد بازی سازی تبدیل شده اند، بیابیم. ویژگی هایی چون داشتن دنیایی باز، شخصیت سازی های کامل، داستان های فوق العاده و درگیر کننده، گرافیک سه بعدی عالی و غیره. اما Dex ثابت کرده است که حتی با یک بازی دو بعدی که از چب به راست (یا برعکس) بازیکن می تواند در دنیای آن حرکت کند، هم می توان یک بازی نقش آفرینی قابل قبول ساخت. برخلاف بیشتر بازی های دو بعدی، Dex شما را اجبار به دنبال کردن خط اصلی داستان بازی نمی کند و دست شما را برای کاوش در دنیای باز بازی، باز می گذارد.
داستان بازی از آن جایی آغاز می شود که در خیابان های تزیین شده با تابلوهای نئونی شهر، نجوای ظهور یک برنامه یا دستگاه با هوش مصنوعی بسیار بالا به گوش می رسد. هوشی که ممکن است از حیطه هوش، هوشمندترین انسان ها هم پا پیش گذاشته باشد  و برخی این موضوع را خطری برای نسل انسان ها می دانند و ...

دی‌ام‌سی یا شیطان هم می گرید (DmC) یک بازی رایانه‌ای به سبک اکشن و پنجمین بخش از سری بازی‌های شیطان هم می‌گرید است که توسط نینجا تئوری ساخته شده و کپ‌کام آن را برای کنسول‌های ایکس‌باکس ۳۶۰، پلی‌استیشن ۳ و مایکروسافت ویندوز منتشر کرده‌است. شخصیت اصلی داستان پسری جوان به نام دانته دارای نیروهای ماوراطبیعی که توسط موجوداتی در شهری که ساکنین آن شیاطین هستند و به عنوان برزخ شناخته می‌شود، مورده حمله قرار می‌گیرد. نرو شمشیر یاماتو را به دانته می دهد ولی دانته از گرفتن شمشیر امتنا می کند دانته به راه خود ادامه می دهد و به مغازه خود devil may cry باز می گردد و دوباره به شکار شیطان ادامه می دهد و نرو با کایری ازدواج می کند و او هم به این راه ادامه می دهد تا شر شیاطین را از سر زمین کم کند. ماه ها از این ماجرا می گذرد که ناگهان نرو به طرز عجیبی ناپدید می شود و در پی ان کایری که از این موضوع نگران می شود با دانته تماس گرفته و ماجرا را با او در میان می گذارد.

معمولا در بازی های استراتژی که دارای سبک برجک های دفاعی هستند، بازی دارای زاویه دید از بالا به پایین است و بازیکن تعداد زیادی از برجک ها را برای جلوگیری از هجوم دشمنان کنترل می کند. اما در بازی Iron Brigade که در سال 2012 منتشر شد، سنت شکنی شده است! در این بازی که دارای زاویه دید سوم شخص است، برجک دفاعی چندان هم حالت تدافعی ندارد و بیشتر به شکار دشمنان می پردازد. اما این موضوع زمانی به واقعیت می پیوندد که برجک مورد نظر متحرک هم باشد! بنابراین در این بازی با یک جوخه از سربازان رو به رو هستیم که یک برجک متحرک را کنترل می کنند و از آن برای نجات بشریت در برابر تهدیدکنندگان زندگی استفاده می کنند.

این بازی داستان گارسیا را به تصویر می کشد که برای نجات معشوقه ی خود، وارد دنیای سرد و تاریک شیطان ها، پایین ترین طبقه ی زمین، یعنی جهنم می شود. داستان بازی کلیشه ای و نمونه ی آن را در بازی Dante inferno دیده ایم و شاید تنها ضعفی که در بازی می توان یافت، داستان خطی آن باشد. در جهنم فانتزی سودا ۵۱، یک زندگی عادی در جریان است و شیطان ها نیز مانند انسان ها، کتاب می خوانند، به اپرا علاقه دارند و خیلی عوامل دیگر که بازی را بیش از هر چیزی جذاب کرده است. اما عذاب های روحی پائولا كمی به داستان جان داده و باعث پوشاندن ضعف آن می شود. اما گیم پلی بازی آنقدر جذاب است كه دیگر كمتر به داستان اهمیت داده می شود. بازی دارای یک طراحی هنری و گرافیک بصری زیباست. بافت لباس ها بسیار عالیست و ترکیب تاریکی و روشنایی به خوبی انجام گرفته است. بریدگی تصویر از جمله مشکلات این بازیست که هراز گاهی به چشم می خورد. طراحی محیط خیلی خوب انجام گرفته؛ اما ضعف در طراحی محیط این است که فضاها باز نیست و بازی عموما خطی است به طوری که یک مسیر را طی می کنید و باید دشمنان را از پای در آورید اما در کل محیط ها خوب طراحی شده اند.

Age of Chivalry شما را به قرون وسطی می برد. جایی که باید به عنوان فرمانده لشکریان با پیاده سازی استراتژی های مناسب، مرحله ها را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارید. نحوه پیاده سازی استراتژی های بازی به صورت نوبتی است. به صورتی که به هر یک از دو طرف جنگ، نوبتی برای آماده سازی سپاه خویش داده می شود و سپس این نوبت به بازیکن دیگر می رسد و این روند تا پایان آن مرحله ادامه خواهد داشت. چهار ارتش مختلف در این بازی وجود دارند و بازیکن می تواند به دلخواه فرماندهی یکی از آن ها را قبول کند. انگلیسی ها، فرانسوی ها، اسپانیایی ها و هاپزبورگ ها (آلمانی ها)، چهار ارتش موجود در این بازی را تشکیل می دهند. تعدادی از نیروها مثل کمانداران، نیزه داران و شوالیه ها در همه ارتش ها مشترک هستند اما در هر ارتش یک واحد نظامی خاص وجود دارد که مختص به آن ارتش است و در ارتش های دیگر وجود ندارد. علاوه بر این در هر ارتش یک پهلوان وجود دارد که می تواند نقش به سزایی در پیشبرد نبرد ها داشته باشد. از این پهلوانان می توان به هنری سوم، السید و یوان اشاره کرد.