پی سی دانلود - خنده-دار

در قسمت دوم از انیمیشن « من نفرت انگیز » ، گرو ( با صدای استیو کارل ) که دیگر مانند گذشته خبیث نیست، تصمیم می گیرد گروهی بسازد و یک جنایتکار تازه به دوران رسیده که آرامش را از همه سلب کرده را ادب کند...

اکنون الیوت عیال وار شده است و صاحب بچه و دیگر نمی تواند با بوگ به خوش گذرانی بپردازد، بوگ هم که دیگر نا امید است و تنها، به یک سیرک روسی ملحق می شود و آنجا یک خرس گریزلی مونث اصیل روسی را ملاقات می کند و به او علاقه مند می شود و ... 

باز هم یك پویانمایی هالیوودی دیگر و این بار ضد قهرمانی كه قرار است مورد لطف و همذات پنداری قرار گیرد تا ثابت كند گرگ زاده هم می تواند در شرایطی گرگ نشود!. داستان با معرفی تبهكاران شریری آغاز می شود كه تمام هٌم و غم خود را بر گذاردن حد نصابهای غیرقابل رقابت در سرقت اموال عمومی و نمادهایی چون هرم خئوپس گذارده اند!. در این میان گورو Gru یكی از نمونه های ضداجتماعی و مطرودی است كه تصمیم می گیرد این حد نصاب را تا حد سرقت كره ماه از آسمان شب! ارتقاء دهد!!.
بقیه داستان به رمزنگاری شخصیت ضد اجتماعی وی و اینكه چگونه گورو، گورو شد می پردازد و همه سرمنشاء تخلفات وی را در تربیت والدینی بی احساس كه هیچگاه نبوغ وی را در كودكی جدی نگرفته بودند و نتوانسته بودند احساس یك خانواده واقعی را در وی ایجاد كنند، نمایش می دهد...
نام فیلم Despicable Meاز ترانه ای به همین نام با مضمون"مطرودم كن" عاریه گرفته شده و مثال پداگوژیكی تامی از امكان گریختن از استعاره باستانی"گرگ زاده عاقبت گرگ می گردد" به شمار می رود، همه آدمها فرصت تغییر را در اختیار خواهند داشت و یا باید تلاش كنیم كه این فرصت را در اختیار خودمان و دیگران نیز هم قرار بدهیم ...

سه کودک کنجکاو به صورت اتفاقی با یک ماشین زمان تخم مرغ شکل به 65 میلیون سال پیش سفر می کنند و خود را میان تخم های دایناسورها می یابند. اولین چیزی که با آن مواجه میشوند یک تیرکس غول پیکر است که با حیرت به آنها خیره شده است. حالا بچه ها فقط باید منتظر بمانند تا جوجه ها از تخم ها بیرون بیایند تا شاید بتوانند با تخم های خالی راهی برای بازگشت به زمان حال پیدا کنند و تا آن زمان باید با دایناسورها و حیوانات غول آسای ماقبل تاریخ دست و پنجه نرم کنند.

کیت و هامفری دو گرگ هستند که توسط جنگلبانان گرفته شده اند تا از جنگل خودشان به جای دیگری فرستاده شوند. اما در میانه های راه از ماشین حمل حیوانات فرار می کنند و اکنون باید کیلومترها مسافرت کنند تا دوباره به زادگاهشان برگردند. هامفری یگ گرگ شوخ طبع و دلقک مانند است و کیت یک گرگ با نظم و انضباط. در طول مدتی که آنها از خانه دور هستند سایر گرگ های جنگل با یکدیگر درگیر شده اند واکنون این دو باید پیش از اینکه اوضاع خرابتر شود بازگردند و صلح را برقرار کنند.

داستان درباره یک خرس قهوه‌ای به نام بوگ است که اهلی شده و برای یک محیط بان کار می‌کند او با یک گوزن به نام الیوت آشنا شده و همین گوزن زندگی متمدن او را به هم می ریزد طوری که محیط بان مجبور می‌شود هر دوی آنها را به جنگل بازگرداند و آنها در تلاشی کورکورانه هستند تا از این جنگل فرار کرده و به شهر بازگدند در این میان یک شکارچی به دنبال آنهاست اما آنها با نقشه و با کمک یکدیگر تمام شکارچیان فراری می‌دهند اما به جنگل عادت کرده و دیگر به شهر باز نمی‌گردند.

تام و جری دوستان وفادار جک هستند. حالا دیگر جک با کمک لوبیاهای سحرآمیزش صاحب پارک تفریحی بزرگی شده و...

"ای بی"، خرگوش كوچك و بازیگوشی است كه به همراه خانواده خود و یك سری جوجه كوچك در جزیره راپانویی (جزیره عید پاك) زندگی می كند و علاقه فراوانی به نواختن موسیقی دارد اما پدر او كه مسئول رساندن كادوها و تخم مرغ های روز عید پاك است می خواهد تا ای بی راه او را ادامه دهد و جانشین او در این كار شود. به همین دلیل "ای بی" تصمیم می گیرد تا از جزیره خود فرار كند و به شهری دیگر برود تا بتواند با نواختن موسیقی مشهور شود. او به هالیوود می رود و در این شهر به طور اتفاقی با  "فِرِد" پسری بی مسئولیت كه خانواده اش او را مجبور به پیدا كردن كار كرده اند مواجه می شود غافل از آنكه یكی از جوجه ها قصد كودتایی برعلیه پدرش را دارد.

4 تا رفیق توی یک باغ وحش زندگی می کنند: شیر، گورخر، زرافه، اسب آبی. زمانی که یکی از آنها گم می شود، بقیه به دنبال او می گردند و داستان های جالبی پیش می آید و ...